بررسی استعداد ها و ظرفیت های ایجاد اشتغال در اقتصاد مناطق یکی از مبرم ترین وظایف دولت در شرایط کنونی است. این مسئله به ویژه در نواحی محروم در عین حال بهره مند از توان بالقوه اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی از اولوت بیشتری برخوردار است.
بدون شک یکی از افتخارات هر ملت و کشوری، صنایع بومی و دستی آن کشور است. چرا که این صنعت و به عبارتی این هنر صنعت بی بدیل و بی رقیب حاصل ذوق و هنر، سلیقه، ابتکار و خلاقیت هنرمندان و صنعتگران عزیزی است که صبورانه آداب، سنن و رسوم و در یک کلام پیام فرهنگی نسل ها را در محصولات تولیدی شان متجلی کرده و از آن پاسداری می نماید.
ویژگی های ارزنده دیگری که در این گونه صنایع موجودند از قبیل ( ملی، غیر وابسته، قابلیت ایجاد و توسعه در کلیه مناطق شهری ، روستایی و عشایری، عدم نیاز به کارشناسان خارجی ، دسترسی آسان به مواد اولیه وابزار کار مختصر و ارزان، ارزش افزوده بالا، عدم نیاز به سرمایه گذاری زیاد، بستر ساز صنعت گردشگری، عدم آثار مخرب زیست محیطی، ایجاد درآمد مکمل، قدرت اشتغال زایی و .. مسئولین و دست اندر کاران را داشته تا با عزمی جدی زمینه رشد و اعتلای این صنعت را آماده نمایند.
از این جمله زیبا می توان پی به راز ماندگاری صنایع دستی برد در واقع صنایع دستی اصلی ترین سند هویت تاریخی ملت هاست چرا که بخشی از میراث فرهنگی ماست. نسل امروزی ما باید بداند که از چه پشتوانه فنی ، تکنیکی و هنری برخوردار بوده است تا به راحتی خود را در هجمه فرهنگی غربی ها نبازد و دل به ارزش های بیهوده آنان نبندد و اسیر پدیده از خود بیگانگی یا الیناسیون نگردد.
به لحاظ این اهمیت شورای جهانی صنایع دستی در نخستین کنگره جهانی در روز دهم ژوئن سال ۱۹۶۴ میلادی با شرکت استادان دانشگاه، صنعتگران و هنرمندان بیش از ۴۰ کشور جهان در نیویورک برگزار شد و به عنوان یکی از نهادهای وابسته به یونسکو به تصویب رسید. در ایران نیز بیستم خرداد هر سال که مصادف با دهم ژوئن می باشد به نام « روز جهانی صنایع دستی» نامگذاری گردید و حتی دهه پایانی قرن بیشتم از سوی سازمان ملل متحد دهه توسعه فرهنگی نامگذای شد و توجه را بیش از پیش به پرورش استعداد ها وشکوفایی خلاقیت ها در زمینه صنایع دستی و بومی کشورها معطوف نمودند.
از آن جا که صنایع دستی صنعتی چند بعدی و یا چند وجهی است لذا غیر از جنبه های هنری و فرهنگی از نظر اقتصادی و اجتماعی نیز حائز اهمیت است . بد نیست بدانید که سهم صنعت خودروسازی و پتروشیمی علی رغم سرمایه گذاری های کلان در تولید ناخالص ملی به ترتیب ۷/۲ و ۲ درصد بوده در حالی که سهم صنایع دستی در تولید ناخالص میلی ۳ درصد می باشد.
ویژگی های بارز و انکار ناپذیر این هنر صنعت باعث شده که تمامی کشورها ، چه کشورهای در حال توسعه و یا کشورهای پیشرفته ناگزیر از لحاظ نمودن نقش این صنعت در برنامه های اقتصادی اجتماعی خود باشند.
امید است با رشد و توسع صنایع دستی گام های موثری در جهت ایجاد فرصت های شغلی برداشته تا این صنعت جایگاه واقعی خود را از جهات اقتصادی ، اجتماعی، فرهنگی و اشتغال زایی را پیدا و موجبات رشد و توسعه اقتصادی فراهم گردد.
بررسی استعداد ها و ظرفیت های ایجاد اشتغال در اقتصاد مناطق یکی از مبرم ترین وظایف دولت در شرایط کنونی است. این مسئله به ویژه در نواحی محروم در عین حال بهره مند از توان بالقوه اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی از اولوت بیشتری برخوردار است.
در چنین شرایطی توسعه صنایع دستی به مثابه جزء جدایی ناپذیر اقتصاد روستایی در منطقه با جذابیت های فراوان گردشگری و شمار قابل توجه گردشگرانی است که چشم انداز بسیار امیدبخش را در جهت رشد اجتماعی و رونق اقتصادی منطقه و افزودن بر ظرفیت های اشتغال زایی آن دربرابر برنامه ریزان ومدیران اجرایی کشور می گشاید.
از این رو کنکاش و مطالعه پیرامون برنامه ریزی ، نقش و اهمیت توسعه صنایع دستی با مصرف شناسایی و ایجاد ظرفیت های جدید ایجاد اشتغال مولد و ارتقاء و بهبود شاخص های کلان اقتصادی و نیز ارتقاء سطح درآمد و معیشت ورفاه هزاران خانه دار روستایی و شهری فعال دراین صنعت ضرورت پیدا می کند . ارکان این مطالعات با انجام بررسی های تخصصی در زمینه های اجتماعی ، اقتصادی و فرهنگی تشکیل می دهد.
صنایع دستی، یکی از قدیمی ترین و پرپیشینه ترین فعالیت های بشری است که به موجب برخی از اسناد و مدارک تاریخی، سابقه پیدایش آن به عصر حجرمی رسد. حاصل کاوش های باستان شناسان حکایتگر آن است که از آغاز زندگی بشر بر روی زمین ساخت ظروف وپاره ای ابزار مصرفی دیگر نظیر نیزه و خنجر به عنوان وسیله شکار یا اسباب دفاع، از جنس سنگ، آهن، مس و بالاخره پوست و پشم و کرک حیوانات و همچنین الیاف گیاهی رواج یافته است. نخستین اجتماعات انسانی با توجه به شیوه معیشت جوامع مبتنی بر شکار و گردآوری خوراک ذکر کرده اند. شواهدی در دست است که نشان می دهد صنایع دستی از قدمتی در حدود ۱۲۰۰۰ سال برخوردارند. در اواخر نخستین دوره زندگی اقتصادی- اجتماعی بشر، تغییراتی در صنایع دست ساز رخ داد. تحول اجتماعات بشری و تغیر شیوه معیشت انسان ها به کشاورزی در مقایسه با گذشته پیشرفت بسیار قابل ملاحظه ای در زدگی انسان به شمار می آید و رشد چشمگیر آن در ابزارهای مربوط به کشاورزی مشهود است.
در سیر تحول تاریخی و تحولات فنی و تغییر و روش تولید، ظهور انقلاب صنعتی اروپا بزرگترین رویداد تاریخی محسوب می شود زیرا صنایع و حرفه های دستی به یکباره دچار چنان تحول و دگرگونی عظیمی گردیدکه بسیاری از این صنایع درممالک کانون انقلاب صنعتی رو به نابودی گذاشت.
البته شدت و ضعف سیاست حمایتی دولت نسبت به صنایع دستی بستگی زیادی به درجه توسعه یافتگی ، اهمیت صنایع دستی موجود، مساله افزایش جمعیت و بیکاری، محدودیت منابع درآمد و نظائر آن دارد. به عنوان مثال در هندوستان که زندگی بیش از ده میلیون نفر بسته به صنایع دستی و روستایی بوده و این رشته فعالیت بیش از ۱۴ درصد درآمد ملی را تامین می کند.
حجم تجارت جهانی صنایع دستی ۱۴ تا۵/۱۴ میلیارد دلار به سال است که از رقم مذکور ۴ تا ۵/۴ میلیارد دلار مربوز به فرش و بقیه به دیگر اقلام صنایع دستی اختصاص دارد . کشور چین با ۵ میلیارد دلار صادرات سالانه در راس کشورهای صادر کننده صنایع دستی قرار دارد. صادرات صنایع دستی طی دوره ۱۳۷۳ تا ۱۳۷۸ نشان می دهد سهم صادرات صنایع دستی از کل این گروه در سال ۱۳۷۳ حدود ۳% می باشد و این سهم در سال ۱۳۷۸ به ۲۵% کاهش یافته است.
از سال ۱۹۶۴ نیز شورای جهانی صنایع دستی (World craftscouncil(w.c.c)) وابسته به سازمان تربیتی، علمی و فرهنگی ملل متحد( یونسکو) در ژنو تاسیس شد که هدف اساسی آن کمک به بالا بردن سطح اطلاعات تخصصی صنعتگران در سراسر جهان و ایجاد هماهنگی لازم در سیاست توسعه صنایع دستی کشور های عضو از طریق تهیه و انتشار نشریات علمی و آموزشی، تشکیل کنفرانس ها وسمینارهای مختلف جهت بحث و تبادل نظر در زمینه های اقتصادی، فنی و فرهنگی، صنایع دستی می باشد.
فعالیت های کشاورزی و دامداری در ایران از گذشته های دور تا به امروز ، هم بخشی از مواد اولیه مورد نیاز صنایع دستی کشور را مهیا ساخته و هم افرادی را که به این نوع فعالیت های اشتغال دارند و به علت طبیعت کارشان، فصل یا فصولی از سال بیکار می مانند و ضرورتا نیاز به فعالیت در رشته های دیگر تولیدی دارند به کاری مفید مشغول داشته است. صنایع دستی ایران از هزاران سال پیش تاکنون پیوندی نیرومند با سنت های باستانی داشته است. مروری بر روند تاریخی صنایع دستی در ایران نشان می دهد که در تمام دوره های تاریخی ایران درفن سفالگری، پارچه بافی، گچ بری، قلمزنی وفلز کاری توفیقات زیادی داشت و به نظر محققان و پژوهشگران، مشخص گردید که زادگاه صنایع وهنرهایی نظیر قالیبافی، فلزکاری ، سفال و سرامیک سازی درایران بوده است.
خلاصه این که، ساختار اقتصادی و اجتماعی، امنیت اقتصادی و صنایع و فرآورده های دستی در سیر تحول تاریخی صنایع دستی در ایران مورد توجه و تاثیر زیادی قرار گرفت.
به منظور درک اهمیت صنایع دستی در ارکان حیات اجتماعی، اقتصادی یک جامعه تنها کافی است تا نظری به مهمترین ویژگی های صنایع دستی افکند:
▪ صنایع دستی نقش مهمی برای نیروی انسانی در امر تولیددر نظر می گیرند، چرا که در فرایند تولید این مصنوعات، دست انسان دارای نقش اساسی است.
▪ از آن جا که در فعالیت های مربوط به صنایع دستی نیازی به کارشناس خارجی نیست ومواد اولیه مورد استفاده معمولا از مواد ساده و در دسترس تشکیل می گردد که به آسانی و با بهای نسبتا ارزان قابل تامین است.
▪ صنایع دستی در مناطق روستایی یکی از عوامل مکمل اقتصاد کشاورزی است. به دلیل دارا بودن پتانسیل ایجاد فرصت های شغلی وکسب درآمد، ضمن پر کردن اوقات فراغت و بیکاری روستائیان مانع از مهاجرت های گسترده فصلی یا دائمی آن ها به عنوان یکی از آسیب های اجتماعی می گردد.
▪ فعالیت های صنایع دستی به دلیل برخورداری از ویژگی های تکنیکی ساده و بهره گیری از ابزارها و وسایل تکنولوژیکی آسان، به گونه ای است که امکان پرداختن به آن ها در جوامع شهری و روستایی و عشایری و به صورت کارگاهی ،خانگی و یا حتی دوره گردی و سیار وجود دارد.
▪ صنایع دستی به دلیل برخورداری از بار فرهنگی و دارا بودن جنبه های هنری می تواند عامل ترویج عناصر فرهنگی در نقاط مختلف کشور و حتی فراسوی مرزها باشد.
با اذعان به اهمیت چند جانبه صنایع دستی، مقاله حاضر با محدود ساختن موضوع مطالعه بیشتر به مسائل اقتصادی و اجتماعی صنایع دستی می پردازد.
در این مقاله، مسائل اجتماعی و اقتصادی مربوط به صنایع دستی با تاکید بر محدودیت اشتغال ومشارکت زنان مورد توجه قرار می گیرد، مهمترین اهداف این مطالعه به شرح ذیل طراحی گردید:
▪ ارائه تعریفی جامع وروشن از صنایع دستی ومفاهیم مربوط به مسایل اقتصادی و اجتماعی آن
▪ مطالعه روند تحولات و پیشینه تاریخی صنایع دستی با تاکید بر ساختار اقتصادی و اجتماعی آن
▪ نقش و کارکردهای اصلی اقتصادی و اجتماعی صنایع دستی
. نقش و کارکردهای فرعی صنایع دستی
▪ بررسی محدودیت ها با مسایل اصلی توسعه صنایع دستی
▪ ارائه راهبردها و پیشنهادات اجرایی در توسعه صنایع دستی
مطالعه حاضر، در هر بخش متناسب با ماهیت اطلاعات مورد نیاز از روش خاصی برای تحقیق گردآوری اطلاعات استفاده نمود که مهمترین آن روش مطالعه اسنادی و منابع کتابخانه ای مربوط به صنایع دستی با توجه به اهداف استفاده گردید.
به طور کلی صنایع به چهار دسته سنگین، سبک ، کوچک و دستی تقسیم می شود که هر یک دارای خصوصیات منحصر به فرد هستند. اصطلاح صنایع دستی از نظرلغوی، دارای مفهوم واحد و ثابتی نیست و هنوز تعریفی که جامع و کامل و مورد پذیرش همه کارشناسان در کشورهای مختلف باشد وضع نشده است بر مبنای مجموع تعاریف می توان ویژگی ها زیر را برای صنایع دستی بر شمرد:
▪ صنایع دستی از جمله فعالیت هایی است که در آن نیروهای جسمانی و روحی انسان دارای نقش اساسی است.
▪ صنایع دستی در شمار صنایع ملی و ناوابسته ای است که به هیچ وجه نیازمند کارشناس و متخصص خارجی نیست ومواد اولیه مورد مصرف در ان ساده و به آسانی و ارزانی قابل تامین است.
▪ فعالیت در اکثر رشته های صنایع دستی محتاج ابزار ووسایل چندان پیچیده وسرمایه زیاد نیست و در واقع ذوق و استعداد و مهارت صنعتگر اصلی ترین و مهمترین عامل تولید به حساب می آید.
▪ صنایع دستی، خصوصا در مناطق روستایی یکی از عوامل مکمل اقتصاد کشاورزی بوده و مانع مهاجرت های دایمی یا فصلی آن ها می شود.
▪ صنایع دستی بازتابی از تاریخ وتمدن هر قوم وملت بوده و می تواند نقش موثری در زمینه تبادل وانتشار فرهنگ ها و سنن مناطق مختلف کشور باشد.
خلاصه صنایع دستی عبارت است از« مجموعه ای از صنایع هنری و سنتی شامل بافته های داری ، آثارچرمی و کاغذی، سفال و سرامیک ، هنرهای چوبی و حصیری، رودوزی های سنتی، هنرهای فلزی وسنگی است که با محدودیت هنر و ذوق و زیبا شناختی ایرانی و بهره گیری از مواد اولیه قابل دسترس وبومی به کمک دست و ابزار مورد نیاز و با کاربری و زندگی فردی وجمعی تولید شده و ریشه در تاریخ کهن ایران زمین دارد.»
صنایع دستی در ایران به طور کلی شامل بیست گروه می باشد که بر اساس یک تقسیم بندی می توان آن ها را در سه گروه ذیل جای داد:
الف) صنایع دستی« هنری» : به آن گروه از فرآورده هایی اطلاق می شود که دارای جنبه های هنری قومی بوده و در اکثر مواقع موارد مصرف چندانی ندارند مانند مینیاتور، طلاکوب و..
ب) صنایع دستی« هنری - مصرفی » معمولا به آن گروه از فرآورده هایی اطلاق می شود که ضمن برخورداری از ارزشهای هنری دارای جنبه های مصرفی نیز هستند . نظیر قالی، گلیم، جاجیم ، مصنوعات شیشه ای و..
ج) صنایع دستی« مصرفی» : معمولا به آن دسته از محصولاتی اطلاق می شود که دارای ارزش هنری بسیار ناچیز بوده ولی جنبه های مصرفی قوی دارد مثل انواع سفال و سرامیک، انواع بافتنی ها، لباس های محلی و مصنوعات حصیری و..
صنایع دستی، اثرات قابل ملاحظه ای در برطرف نمودن و یا تخفیف و تعدیل مسایل اجتماعی و توسعه اقتصادی دارد که مهمترین تاثیرات آن از نظر اقتصادی و اجتماعی را می توان در مقوله های ذیل جستجو نمود:
▪ ایجاد اشتغال مولد و درآمد برای گروه های از افراد در شهرها که دارای ذوق و هنر بوده و مایلند تا با پرداختن به یکی از رشته های صنایع دستی از این رهگذر امرار و معاش نمایند.
▪ ایجاد اشتغال جنبی و درآمد مکمل برای روستائیان و خانواده شان در فاصله زمانی بین کاشت و داشت محصول و نیز در اوقات فراغت از فعالیت های کشاورزی
▪ جلوگیری از مهاجرت های بی رویه به شهرها و کاهش میزان وابستگی به خارج و تامین استقلال اقتصادی
▪ تقویت روحیه ابتکار در افراد و امکان بکارگیری از ذوق و خلاقیت های فردی درامر تولید انواع محصولات صنایع دستی به عنوان ارزنده ترین هنر کاربردی کشورمان .
▪ توسعه صادرات غیرنفتی و تامین بخشی از درآمد ارزی موردنیاز
▪ معرفی و حفظ ارزش های فرهنگی، آداب و روسوم دیرینه و اصالت های موجود در جامعه
▪ زمینه سازی برای ایجاد صنعت مستقل و غیر وابسته کشور
صنایع دستی، راباید به عنوان یک رشته مکمل دراموراجتماعی و اقتصادی موردحمایت و تقویت قرار دارد و از این رهگذر و پارا مترهای موجود و نتایج حاصل از مطالعات کتابخانه ای می توان نقش های اصلی صنایع دستی در مسائل اقتصادی و اجتماعی به شرح ذیل مطرح نمود:
یکی از مهمترین معضلات کنونی کشور مساله اشتغال می باشد و به منظور ایجاد اشتغال نیاز به سرمایه گذاری است بر اساس مطالعات صورت گرفته برای ایجاد هر شغل در بخش صنعت بین ۱۶۰ تا ۳۰۰ میلیون ریال سرمایه نیاز است و میزان سرمایه مورد نیاز برای فعالیت های صنایع دستی به خوبی نشان می دهد که سرمایه مورد نیاز این بخش بسیارکمتر از سرانه مورد نیاز سایر بخش ها است در حقیقت فعالیت های صنایع دستی به دلیل اتکا به ذوق و سلیقه ونیروی انسانی نیاز چندانی به سرمایه نقدی نداشته و می توان به اندک سرمایه نسبت به ایجاد اشتغال در این بخش اقدام نمود
سرمایه اولیه موردنیاز فعالیت های صنایع دستی
ردیف / نام فعالیت / سرمایه مورد نیاز(ریال)
۱/ دست بافته های داری/ ۰۰۰/۴۰۰
۲/ گلیم / ۰۰۰/۴۰۰/۱
۳/ مصنوعات چوبی/ ۰۰۰/۰۰۰/۱۵
۴/ سفالگری/ ۰۰۰/۰۰۰/۴
۵/ سبدبافی/ ۰۰۰/۸۶۵
از سوی دیگر حرکت نیروی کار به سمت بخش خدمات سبب ایجاد فعالیت های کاذب می شود و درحالی که جذب این نیروی کار توسط بخش صنایع دستی نه تنها موجب تعادل بخشیدن به سایر بخش ها می شود همچنین از ایجاد شغل های کاذب جلوگیری می نماید و به دلیل ماهیت تولیدی بودن تاثیر قابل توجهی بر اشتغال زایی غیر مستقیم دارد.
با توجه به نتایج مطالعه حاضر، صنایع دستی به طور عام یک فعالیت پایه نیست و فعالیت صنعت دستی از چند طریق موجب بهبود وضعیت اقتصادی خانوار می شود. مهمترین طریق بهبود آن ، ازدیاد روش های کسب درآمد خانوار یا متنوع سازی ان است و به دلیل داشتن ویژگی های مثبت صنعت دستی که عبارتند از :
▪ انجام آن توسط کلیه افراد خانوار
▪ سرمایه اندوز بودن صنعت دستی
▪ داشتن تکنولوژی بومی
▪ فراگیری و آموزش سریع
لذا، وجود این خصوصیات و محاسن سبب می شود تا بتوان صنعت دستی را به طور ساده میان خانوارها ترویج کرده و افزودن فعالیت صنعت دستی به فعالیت های اقتصادی خانوار سبب کاهش بیکاری پنهان و بر اساس آن افزایش بهره وری نیروی کار می شود.
ارزش کار زنان روستایی و شهری چه در کشورهای توسعه یافته و چه در حال توسعه همواره از بعد تاریخی مورد غفلت قرار گرفته است در این راستا فعالیت هایی که از سوی زنان در بازاهای محلی و همچنین در خانه داری و خدمات خانوار انجام می گیرد و در اندازه گیری فعالیت های اقتصادی کشور نادیده گرفته می شود.
به هر حال مطالعات نشان می دهد که زنان مولدانی فعال بوده و در فرآیند توسعه و ایجاد ثروت در جهان سهم مهمی دارند بخصوص زنان روستایی در کشورهای در حال توسعه که در پایداری نظام اقتصادی روستایی نقش اساسی را ایفا می کنند همچنین بررسی ها نشان می دهد فعالیت های زنان در صنایع دستی، قالی بافی، زیلو بافی، حصیر بافی و دیگر صنایع دستی بیشتر از فعالیت آن ها در تولید محصولات غذایی بوده است و اغلب بین ۷۵ تا ۸۰ درصد افراد شاغل در بخش صنایع دستی را زنان تشکیل می دهند.
افزایش حضور زنان در صنعت دستی عوارض مثبت زیر را دارد:
▪ افزایش درآمد خانوار
▪ بالا رفتن رفاه خانوار
▪ کاهش فشار مالی بر سرپرست خانوار
▪ امنیت اقتصادی
▪ پیشگیری از مهاجرت آنان به شهرها
امروزه رشد و توسعه اقتصادی و اجتماعی بدون توجه به اجزاء آن چندان امکان پذیر نیست و توزیع اشتغال بین بخش های اصلی فعالیت های اقتصادی تابع دو پارامتر نیروی کار و سرمایه می باشد که در این بین صنایع دستی به دلیل خصوصیاتی ممتاز مانند سرمایه اندوز بودن، کاربر بودن، مشارکت دادن زنان در تولید، متنوع کردن منابع درآمد خانوار، کاهش ریسک درآمد، استفاده آن از مفاهیم داخلی و بسیاری دیگر از پارامترهای اقتصادی و فرهنگی نظیر ارزش افزوده بالا، حفظ فرهنگ و اصالت بومی ، انتقال هنر بومی ومحلی ، پیوند نسل ها و سایر مولفه ها می تواند یکی از مهمترین عوامل و راه حل های مبارزه با بیکاری در مناطق مختلف کشور باشد و با ایفای نقش های ذیل تاثیرات بلند مدت بر توسعه اقتصادی و اجتماعی کشور خواهد داشت:
▪ عمران و توسعه ملی
▪ ایجاد جاذبه برای توسعه گردشگری
▪ تجهیز منابع و ایجاد تعادل های منطقه ای در توسعه
▪ ازدیاد درآمد سرانه
▪ افزایش تولید ملی و توسعه صادرات
صنایع دستی به عنوان عامل موثر در توسعه اقتصادی و اجتماعی جهت تحقق اهداف وماموریت ها با موانع ومحدودیت هایی در این مسیر مواجه می باشد که اهم آن عبارتند از :
▪ محدودیت ها و مشکلات تجهیز منابع
▪ مسائل و مشکلات بازاریابی ، تبلیغات و اطلاع رسانی و نظام عرضه و توزیع
▪ مسائل ومحدودیت های فنی و تکنولوژیک
▪ مسائل ومشکلات کمبودهای اموزشی، ترویج و تحقیق
▪ مسائل و نارسایی های حقوقی، قانونی و مقررات
▪ مسائل و تنگناهای نظام اجرایی و مدیریتی
به طور کلی صنایع دستی، نه رقیبی برای صنایع جدید ماشینی است ونه مانعی بر سر راه استفاده ی صحیح ومناسب از تکنولوژی، بلکه فقط عامل مکمل در اقتصاد و مسائل امور اجتماعی در کشورها محسوب می شود.
در کشور ما، به دلیل فراوانی منایع مواد اولیه ی ارزان، طولانی بودن پیشینه ی تولید صنایع دستی، تنوع رشته های صنایع دست ساز و استقبال کشورهای دیگر از تولیدات صنعتگران، صنایع دستی توانسته عاملی موثر جهت جذب گروهی از مردان و زمینه ساز اشتغال برای آنان باشد و طبق آمار هم اینک افزون بر ۱۰ میلیون نفر در نقاط مختلف کشور به طور مستمر یا غیر مستمر به تهیه و تولید انواع فرآورده های دست ساز اشتغال دارد و لااقل قسمتی از عایدی و وسیله تامین معیشت خود وخانواده شان صنایع دستی است . صنایع دستی از جمله صنایعی است که به پشتوانه ی فراوانی مواد اولیه و از آن جا که ابزار کارگران و نیروی متخصص چندانی را نیازمند نیست و اشتغال به تنهایی متکی به نیروی کار است و با سرمایه محدود در کوتاه مدت می تواند بازده مناسبی داشته باشد.
با توجه به نقش وکارکرد صنایع دستی در امور سرمایه گذاری، تکنولوژی، تولیدات ملی، توسعه صادرات، تامین تعادل اجتماعی ، توسعه توریسم و مبادلات فرهنگی، ایجاد توسعه فعالیت های وابسته و بالا بودن سطح مشارکت زنان در تولید صنایع دستی می توان نتیجه گرفت که :
▪ صنایع دستی عامل موثر بر افزایش درآمد خانوار می باشد.
▪ صنایع دستی نقش بسزایی در رفاه اجتماعی و مالی اقشار مختلف جامعه دارد.
▪ صنایع دستی عامل موثر در توسعه جوامع محلی و فقیر نشین روستایی کشور است.
▪ صنایع دستی عامل اثر گذار در پیشگیری از انواع آسیب های اجتماعی مانند مهاجرت های بی رویه ، اعتیاد، فحشا، .. می باشد.
لذا بر اساس مطالعات انجام شده و نتایج فوق می توان پیشنهادات و راهبردهای ذیل در جهت افزایش تقش صنایع دستی در مسائل اقتصادی و اجتماعی بیان نمود:
▪ تاسیس مراکر آموزش حرفه ای در رشته های گوناگون صنایع دستی
▪ ایجاد کارگاه های تولیدی نمونه مخصوصا درمناطق روستایی
▪ خرید و بازاریابی محصولات تولید شده توسط هنر مندان این رشته
▪ پایدار نمودن اشتغال موجود این بخش و فراهم آوردن امکان حداقل رشد سالانه
▪ ساماندهی و ارائه تسهیلات بانکی ومناسب و ارزان و آسان
▪ ایجاد شبکه ها و مراکز تحقیقات کاربردی و ارائه مستمر طرح ها و راهکارهای مناسب
▪ ایجاد بسترهای مناسب برای افزایش مشارکت زنان در توسعه صنایع دستی
▪ برگزاری نمایشگاه های خارجی، ملی، منطقه ای، استانی در طول برنامه چهارم توسعه
▪ تلاش در جهت برقراری پوشش بیمه ای لازم برای کلیه صنعتگران صنایع دستی
▪ استفاده از فن آوری روز در تولید صنایع دستی اصالت های هنری و ملی
▪ تکمیل و توسعه و به روز کردن بانک جامع اطلاعات صنایع دستی
▪ مصرفی و ترویج صنایع دستی با بهره گیری از امکانات و دستگاه های دولتی
▪ اشاعه فرهنگ استفاده از صنایع دستی در زندگی با شیوه ی تبلیغانی موثر
▪ سیاست گذاری، برنامه ریزی و نظارت در زمینه حفظ، احیاء و ترویج و توسعه کمی و بهبود کیفی
▪حمایت و هدایت و استفاده از امکانات نیروی انسانی موجود در این بخش
▪ مشارکت در همایش ها و سمینارهای ملی و جشنواره های صنایع دستی
▪ برنامه ریزی در جهت ایجاد بازارچه های صنایع دستی توسط مردم در روستاها و شهرها
▪ ایجاد و راه اندازی خوشه های صنایع دستی در جهت ساماندهی کارگاه های تولیدی پراکنده در روستا و شهرها
▪ ایجاد بستر های لازم به منظور برقراری ارتباط موثر میان دانشگاه ها ومراکز علمی و تحقیقاتی کشور با تولید کنندگان صنایع دستی
گردآورنده: خانم اسکندری